۲.۸.۸۸

«سپرده به زمین»



عنوان، نام داستانی ست از بیژن نجدی

ام ام اس برای سطر اوّل یک رمان نوشته نشده


! This is not a Sony


فیبی



ر.ک: ناتوردشت

سفرهای نویسنده ی جوان


مهمّات


هولدن کالفیلد


ر.ک نمی خواهد

قتل یک من؛ به دست کاسه ای توت؛ به صرف شکلات


خوشی هایی که ساده سریدند به دستهایت


فرنی، وقتی کوچک بود


ر.ک: شهر كورنيش

کوچه هایی که با لهجه ی اسپانیولی حرف می زنند


قصّه ی نوح، بدون کشتی و نوح


نوستالژی




زه زه، وقتی درخت پرتقال رفته بود


ر.ک: درخت زیبای من

فروت فشن در پاریس


البته این دکان را در دی وی دی آملی پولن هم می توان یافت

غربت در کمین توست


بر کرانه ی سفر


گذر از جاذبه های ناچیز


جس


ر.ک: خداحافظ گاری کوپر

«خاطره ای» در درونش است


سلام خانم آخماتووا / سپاس آقای پوری

کافه ی هزارفنجان



بعضی کافه ها برایت فنجان اختصاصی دارند

مثل احمدرضا احمدی برای عصر تابستان


«درّه ی ما چه سبز بود»