۲۷.۷.۸۸

آلیس، سالها بعد از سرزمین عجایب


photo: vera biryukova

۱ نظر:

ela گفت...

سلام آروین
من تام ویتس و لحظه های طلایی ام را از تو دارم.از وبلاگ قبلیت و اهنگش.چقدر محسورش شدم و حالا سالهاست گوش میدم.و همیشه به دخترکی که چکمه های صورتی داشت و 20 خط حرف میزد و یا گفتگوی قایق های رنگی زیر نور ماه زیر پل و یا فرستادن نیزار برای کسی و یا اینکه موقع اصلاح لب بالایی ات را نمیبری دیگر، فکر میکنم...و چقدر نوشته هات برای من ارام بخش بودند...چن روز پیش اسمتو جایی دیدم کلیک که کردم یورل اشتباه بود.ناراحت شدم امروز همه ی انرژی های موجود در اطرافم لینکتو دوباره واسم پیدا کردن.خیلی زر زدم نه؟ فکرشو میکردی کسی این همه دنبالت بیاد؟ مثل همون دخترک چکمه صورتی مو طلایی!!